حرف اول

سلام.

 امیدوارم وقتی این نوشته رو می خونی سرحال و شاد باشی.حالا اگه شاد نیستی لااقل ناراحت نباشی!

امروز قصد کردم اولین پست خودم رو تو این وبلاگ ارسال کنم ولی چون چیزی به ذهنم نرسید گفتم که از شما احوالی پرسیده باشم.من تو این وبلاگ موضوع خاصی رو دنبال نمی کنم و می خوام هر چیزی که واسم جالب بود رو اینجا قرار بدم تا بتونم یه دفترچه یادداشت جالبی واسه یادگاری داشته باشم؛دفترچه ای که شخصی باشه اما نه واسه تویی که نمیدونی من کی هستم یا کجا زندگی می کنم؛برعکس می خوام تمام اونایی که واسشون غریبه هستم نوشته هام رو بخونن.امیدوارم تا چند وقت دیگه دوستای غریبه ی زیادی پیدا کنم .چون با غریبی شما راحتترم؛چون تو منو نمی بینی که بخوام از احساس شرمندگی وحشت داشته باشم؛

هرکسی که شروع به وبلاگ نویسی میکنه آرزو داره که بینندگان بلاگش نوشته هاش رو بخونن و براش یادداشت بزارن امیدوارم که منم هرچه زودتر به این مهم نایل بشم و پایین هر نوشتم تعداد زیادی یادداشت از شما باقی مونده باشه.

فعلا وقتتون رو نمیگیرم تا این که یه حرف بهتری واسه گفتن داشته باشم.

خدانگهدار...